loading...
همه چیز درباره ی ....
محمد وایپر بازدید : 9 جمعه 03 آذر 1391 نظرات (0)

آلبانی

جمهوری آلبانی کشوری است در جنوب شرقی قاره اروپا. پایتخت این کشور تیرانا است. جمعیت آلبانی دو میلیون و ۸۰۰ هزار نفر و جمعیت پایتخت آن ۴۲۱ هزار نفر است. نظام سیاسی آلبانی دموکراسی پارلمانی است. آلبانی از اعضای ناتو و تنها عضو سازمان کنفرانس اسلامی در اروپا می‌باشد.

واحد پول این کشور لک نام دارد و اقتصاد آن در حالت گذار به بازار آزاد است. اصلاحات بازار آزاد، باعث شده تا اقتصاد این کشور به‌ویژه در بخش‌های انرژی و زیرساخت‌های ترابری، به روی سرمایه‌گذاری خارجی باز شود. آلبانی از ژانویه ۲۰۰۳ در فهرست نامزدهای احتمالی پیوستن به اتحادیه اروپا قرار داشته و به طور رسمی در ۲۸ آوریل ۲۰۰۹ برای عضویت در این اتحادیه درخواست داده‌است.

۹۵ درصد مردم این کشور از تبار آلبانیایی و بقیه بیشتر یونانی هستند.[۱] ۷۰ درصد مردم آلبانی مسلمان و ۳۰ درصد مسیحی هستند.[۲] مردم آلبانی از ریشه قوم ایلیری هستند که از اقوام هندواروپایی بود. آلبانی ۴۳۱ سال در دست امپراتوری عثمانی بود[۳] و در دوره معاصر ۵۰ سال حکومت کمونیستی را پشت سر گذاشته‌است.

در حدود یک‌سوم این کشور جنگلی است و آلبانی از نظر گونه‌های گیاهی کشوری غنی است.

جغرافیا

آلبانی از شمال غرب با مونته‌نگرو، از شمال شرق با کوسوو، از سوی خاور با مقدونیه و از طرف جنوب و جنوب شرقی با یونان همسایه‌است. در سمت غربی آلبانی دریای آدریاتیک و در سمت جنوب غربی آن دریای ایونی قرار گرفته‌اند. ساحل آلبانی در تنگه اوترانتو با ساحل ایتالیا ۷۲ کیلومتر فاصله دارد.

آلبانی بین مختصات عرض جغرافیایی ۳۸، ۲۹، ۳۹، ۴۲ از شمال و طول جغرافیایی ۱۶، ۱۹- ۴، ۲۱ از شرق قرارگرفته‌است که تقریباً هم ارتفاع استوا و قطب شمال می‌باشد. وسعت آلبانی ۲۸٬۷۴۸ کیلومتر مربع و مرز آن با دریا بالغ بر ۳۱۶ کیلومتر می‌باشد. آلبانی اهمیت جغرافیائی مهمی دارد زیرا درمحلی کلیدی واقع شده و کوتاه‌ترین بندرگاه از مدیترانه به بالکان و قاره آسیا است.

آلبانی آب و هوای نسبتا معتدلی دارد. تابستان‌ها هوا گرم و خشک و زمستان‌ها هوا سرد و مرطوب است. اغلب خاک این کشور را کوه و تپه پوشانده‌است.

ریشه نام

سرزمین آلبانی در سده‌های پیش از میلاد بخشی از سرزمین پهناوری به نام ایلیریا بوده‌است که نام آن برگرفته از نام تیره ایلیری از تیره‌های هندواروپایی است که به سامان‌های شرق شبه‌جزیره بالکان کوچ کرده بودند.

نام بومی این کشور در خود زبان آلبانیایی‌ها، اِشچیپِری (Shqipëria) است ولی بصورت بین‌المللی این کشور با نام آلبانی شناخته شده‌است. واژه آلبانی احتمالاً از زمان پیش از دوره کلت‌ها بجا مانده و به معنی سرزمین تپه‌هاست. ریشه آلب در این نام با نام کوهستان آلپ همریشه‌است. نظر دیگری نیز هست که این نام را با واژه هندواروپایی آلب به همعنای سپید همریشه می‌داند. نام آلبانی در زبان عربی بگونه ارناووط درآمده و در ترکی این واژه معرب، شکل آرناؤود بخود گرفته و ترکیه‌ای‌ها آلبانی را با این نام می‌نامند.

تاریخ

قلمرو ایلیریها.

آلبانی دارای تمدن و فرهنگ دیرینه و کهنی است. شواهد و مدارک بی‌شمار کشف شده از دوران نوسنگی، آلات و ابزار سنگی مورد استفاده قرارگرفته که متعلق به ۱۰۰۰۰ سال تا ۱۰۰۰۰۰ سال پیش بوده‌است. شواهد استقرار فرهنگی مهمی در دوره جدید عصر حجر و دوره سوم عصر حجر که بین ۲۰۰۰ سال تا ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح دلالت می‌کند.

نیاکان آلبانیایی‌ها را قوم هندواروپایی ایلیری تشکیل می‌دهند، بعضی‌ها معتقدند که ایلیری‌ها حدود ۲۵۰۰ سال پیش از اروپای مرکزی و مشخصاً آلمان کنونی به ایلیریا شامل منطقه‌ای چند بار وسیعتر از آلبانی کنونی مهاجرت کردند. تاریخ آلبانی نشان می‌دهد که در اوایل هزاره دوم قبل از میلاد در ایلیریا مردمانی زندگی می‌کرده که آنها را قوم ایلیری می‌نامیم، گسترده جغرافیایی ایلیریا بسیار وسیعتر از آلبانی کنونی بوده‌است و اسلوونی، کرواسی، مونته‌نگرو و مقدونیه و یونان شمالی را شامل می‌شده‌است. در نقاط دیگر بالکان از جمله هرزگوین و مونته‏نگرو، ایلیری‌ها در مقابل مهاجمان روم و اسلاو عقب‏نشینی کردند و عمدتا ایلیری‌ها در منطقه کنونی آلبانی ماندگار شدند. فرهنگ ایلیریایی‌ها بسیار قدیمی و از زمان سنگی متکامل شده‌است این فرهنگ در سرزمین آلبانی تا دوره برنز حدود سال ۲۰۰۰ پیش از میلاد مسیح بوده‌است. در طی سده‌های پیاپی، اندیشه، آداب و رسوم ایلیری با مسیحیت و اسلام در آلبانی پیوند خورده‌است.

منطقه آلبانی از دیرباز، مورد توجه قدرت‏های بزرگ بود. نخست، یونانیان‏ در دوران پیش از ظهور مسیحیت به این منطقه حمله کردند و منطقه‏ را تحت سلطه خود درآوردند. ایلیری‌ها در مناطق جنوبی و حاشیه دریای‏ آدریاتیک، از یونانی‏ها شکست خوردند. یونانی‏ها، مستعمرات خود از جمله‏ شهرهای اپیدامنوس و آپولونیا (جنوب آلبانی) را در سده هفتم پیش از میلاد بنا کردند. مبارزه ایلیری‌ها با یونانی‏ها در آب‏های دریای آدریاتیک سده‌ها ادامه داشت. دزدان دریایی ایلیر، مانع از برقراری امنیت و نظم مطلوب‏ یونانی بودند.[۴]

کشور آلبانی در دوره‌های بعد، حوزه‏ نفوذ قدرت‏های بزرگ شد. این منطقه زمانی جزو مستعمرات امپراتوری روم غربی بود و درگیری و رقابت میان دو امپراتوری روم غربی و شرقی، بارها سرنوشت منطقه را تغییر داد. با این وجود ایلیری‌ها توانستند در مقابل حملات و تجاوزات امپراتوری‏های غربی و شرقی، اسلاوها و نهایتا ورود ترکان عثمانی‏ به این سرزمین، هویت تاریخی خویش را حفظ کنند. مهم‏ترین خطر آلبانی‏ از ناحیه اسلاوها بود که از سوی امپراتوری روم شرقی حمایت می‏شدند.

حملات اسلاوها با پشتیبانی کنستانتینوپول در سده‌های ۷ تا ۹ میلادی رخ‏ داد و به نابودی و تخریب فرهنگی و تمدنی روم کاتولیک منجر گردید. اسلاوها، به تخریب فرهنگی و تمدنی و کشتار ایلیری‌ها پرداختند. در نتیجه‏ این حملات پیاپی، بسیاری از آلبانیایی‏ها به مناطق کوهستانی رفتند.

در سده‌های یکم و دوم پیش از میلاد، حکومت ایلیر تحت فشار شدید رومی‏ها بود، ایلیری‌ها بخش بزرگی از قلمرو خود را در هرزگوین و مونته‌نگرو از دست دادند. در سال ۱۶۸ ق. م مقر پادشاهی ایلیر در اسکودار به دست‏ رومیان تسخیر شد و بدین ترتیب، حکومت طولانی رومی‏ها بر سرزمین‏ کنونی آلبانی آغاز شد و تا ۴ سده بعدی ادامه داشت. رومی‏ها مستعمرات‏ و پادگان‏های نظامی ایجاد کرده و به لاتینی‏سازی، شهرهای کناره دریای‏ آدریاتیک پرداختند. مانوی‌گری یکی از عناصر فرهنگ شرقی بود که از طریق‏ رم وارد آلبانی گردید. عناصر مانوی تأثیر برجسته‌ای در کلیسای‏ بوگومیل داشتند و احتمال آن نیز است که مجموع قوانین کهن ایلیری بر مبنای قوانین و دستورهای مانوی تدوین شده باشد.[۵]

دوره عثمانی

اسکندربیگ (گیرگی کاستریوتی).

تسلط عثمانی‌ها در تاریخ آلبانی طولانی‌ترین دوران استیلای حکومت خارجی بر این سرزمین است. پس از رومی‌ها، حکومت عثمانی یکی از اثرگذارترین قدرت‌های دوران تاریخ بر آلبانی می‌باشد تا قرن چهاردهم که هیچ کشوری نتوانسته بود به لحاظ کوهستانی بودن برخی از مناطق مسکونی آلبانیایی بر آنها سیطره و نفوذ کند، عثمانی‌ها موفق شده‌بودند بر آن مناطق دسترسی پیدا نمایند و یک حکومت مرکزی مورد علاقه خود مستقر سازند که کاملاً با آداب و رسوم قبیله‌ای مردم تفاوت داشت.

بسیاری از روشنفکران مسیحی و یا روشنفکران مسلمان لاییک، با هدف ایجاد جامعه‌ای متمایز با جامعه‏ عثمانی آلبانی، توجه زیادی به‏ قهرمانان و شخصیت‏های مسیحی کردند. ضدیت با عثمانی به عنوان‏ بیگانگان و متجاوزان، به طرح ادبیات ضد دینی و یا مسیحیایی منجر شد. دولت کمونیستی آلبانی نیز در سال ۱۹۶۸، اسکندربیگ را قهرمان ملی اعلام‏ کرد. اسکندربیگ قهرمان آلبانیایی است که در کودکی اسلام آورد و در دربار سلطان مراد دوم تربیت شد. سلطان بعدها او را به دلیل شجاعت و شایستگی‏های نظامی، به مقام بیک رسانید و فرماندهی قشون نظامی را بدو سپرد ولی اسکندربیک به آلبانی بازگشت و دوباره به مسیحیت گروید و نام گیرگی کاستریوتی را برگزید.

اسکندربیگ به مدت ۲۵ سال علیه‏ عثمانی جنگید. هدف او، آزادسازی آلبانی بود. پرچم وی به رنگ سرخ با دو عقاب سیاه‌رنگ، از قدیمی‏ترین نشان‏های ایلیری بود. جمله او معروف است‏ که خطاب به مردم گفت:«من برای شما آزادی نیاوردم، من آن را اینجا در میان شما یافتم.» او از حمایت دولت‏های مسیحی و نیز، ناپل، مجار و پاپ برخوردار بود و جزو نیروهای صلیبی مورد حمایت پاپ در بالکان شمرده‏ می‏شد. تنها بعد از مرگ اسکندربیگ بود که راه برای عثمانی‏ها باز شد و آن‏ها توانستند منطقه را به تصرف کامل خود درآورند.

اسکندربیگ، از نظر مسیحی‏ها و مسلمان‏ها، قهرمان راستین آلبانی است. وی از مهم‏ترین شخصیت‏های کاتولیک است. توافق مسلمانان و مسیحیان‏ آلبانی بر اسکندربیگ، نشانه‏ خوبی برای شناخت روحیه ملی آلبانیایی‏ها است، چراکه، اکثریت جامعه‏ آلبانی، عثمانی‏ها را متجاوز می‏دانند.

پس از آن‏که دولت عثمانی با زوال مواجه شد، دولت‏ مستقل آلبانی در سال ۱۹۱۲ میلادی، و کلیسای ارتدوکس آلبانی به صورت‏ مستقل اعلام موجودیت کرد. مجمع کشورهای‏ بالکان متشکل از بلغارستان، صربستان، یونان و مونته‌نگرو که در سال ۱۹۱۲ م. (۱۲۹۱ خورشیدی) به‌وجود آمده‌بود پس از نبرد با عثمانی‌ها تا حوالی‏ تنگه‌های‏ بسفر و داردانل پیشروی داشتند. پس از شکاف میان کشورهای عضو مجمع کشورهای‏ بالکان روسیه به امید دست‏ یافتن بر تنگه‌های یادشده به صربستان قول داد تا از حق آن کشور برای دستیابی به سواحل‏ آدریاتیک حمایت نماید. اما، اتریش که مخالف دستیابی صربستان به این دریا بود به‏ شدت باتحقق چنین پدیده‌ای مخالفت کرد و بدین‏گونه بحرانی دیگر روابط بین الملل را تهدید نمود.

درسال ۱۹۱۳ م برای حل این بحران، کنفرانسی در لندن تشکیل شد که در آن به دلیل‏ توافق دو قدرت اصلی وقت اروپا، آلمان و انگلستان، تصمیم گرفته شد که با تشکیل کشور جدید آلبانی، دست صربستان از دریا کوتاه شود و درعوض اراضی محدودی در بالکان به آن‏ کشور داده شد، و بدین‏گونه کشور کوچک آلبانی در بخش غربی بالکان و ساحل شرقی دریای‏ آدریاتیک پدید آمد.

آلبانی این استقلال را بیشتر مدیون کشورهایی چون ایتالیا و مقدونیه‌است که نمی‌خواستند صربستان قوی شود زیرا در آن زمان صربستان تلاش داشت بخش‌هایی از آلبانی را تحت تسلط خود درآورد. پس از استقلال آلبانی تحت حمایت امپراتوری آلمان قرار گرفت و به همین دلیل در جنگ جهانی اول کشورهای فرانسه، مونته‌نگرو، صربستان، اتریش و ایتالیا آن را تا پایان جنگ تصرف کردند.

دوره معاصر

در سال ۱۹۲۰ میلادی، جامعه‏ آلبانی به دو بخش تقسیم شد، یک بخش از بیک‏ها و زمینداران سنتی به دور احمد بیک‏ زوگو، جمع شدند و در منطقه‏ شمال و مرکز، یک حکومت محلی تشکیل‏ دادند. از سوی دیگر با حمایت غرب، نیروهای سیاسی روشنفکر مسیحی‏ با رهبری اسقف ارتدوکس، فان نولی در جنوب حرکتی شکل گرفت.[۶] در چنین وضعیت دوگانه سیاسی که بر آلبانی از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۴ میلادی‏ حاکم بود، به تدریج نیروهای احمد زوگو به سمت کوزوو عقب‏نشینی کردند. فان نولی، در سال ۱۹۲۴ میلادی، دولت جدید تشکیل داد. دولت فان نولی‏ نتوانست شناسایی بین المللی را در پی داشته باشد و شش ماه بعد، نیروهای‏ احمد زوگو در پی کودتایی بر دولت فان نولی پیروز شدند. دولت احمد زوگو تا سال ۱۹۳۹ میلادی توانست در آلبانی امنیت نسبی ایجاد کند ولی او با تجاوز قوای ایتالیایی به یونان گریخت.

در جنگ جهانی دوم هم آلبانی جزو نخستین کشورهایی بود که آلمان آن را اشغال کرد. آلمانی‌ها آلبانی را به عنوان تبعیدگاه یهودی‌ها در نظر گرفتند و به این ترتیب آلبانی تنها کشور اروپایی است که جمعیت یهودیانش پس از جنگ جهانی دوم افزایش یافت.

پس از آن، پنجاه سال حاکمیت کمونیسم بر کشور آلبانی این کشور را از تمامی دیگر کشورهای اروپایی منزوی نموده بود تا اینکه با فروپاشی رژیم در سال ۱۹۹۰ این کشور استقلال خود را مجدداً به‌دست آورد.

با از هم پاشیدن نظام کمونیست در جهان (۱۹۸۹) حزب‌های دموکراتیک جدید وارد میدان شدند و تغییر سیستم قدرت و ایجاد زمینه جدید باعث شد که آلبانی دوباره به سمت فرهنگ و فناوری غرب برود.

رژیم کمونیستی انور خوجه در سال ۱۹۹۰ فروپاشید و در سال ۱۹۹۱ جمهوری آلبانی بنیاد شد. در انتخابات مارس ۱۹۹۲ و در میان فروپاشی اقتصادی و ناآرامی‌های اجتماعی، حزب کمونیستی قدیم آلبانی یعنی حزب کار آلبانی شکست خورد. در اواخر سال ۱۹۹۶ و در پی فعالیت گروه‌هایی که از ترفندهای هرمی استفاده می‌کردند بحران اقتصادی در کشور تشدید شد و در سال ۱۹۹۷ به اوج خود رسید و کشور را با شورش مسلحانه روبه‌رو کرد. این روند کشور را با موج تازه‌ای از مهاجرت مواجه ساخت و بیشتر مهاجران به ایتالیا، یونان، سوئیس، آلمان و آمریکای شمالی رفتند.

جنگ کوزوو در سال ۱۹۹۹ بر آلبانی تاثیرگذار بود و شمار زیادی از آلبانیایی‌تباران کوزوو به آلبانی پناهنده شدند. آلبانی در سال ۲۰۰۹ عضو کامل پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو شد و خواستار پیوستن به اتحادیه اروپا است.

سیاست

آلبانی «توافقنامه ثبات و همکاری» (SAA) با اتحادیه اروپا را که گام نخست برای درخواست عضویت به شمار می‌رود در ژوئن سال ۲۰۰۶ امضا کرده، اما اروپا به آلبانی توصیه کرده بود تا پیش از انتخابات پارلمانی در ۲۸ آوریل درخواست خود را ارائه نکند به همین دلیل این کشور درخواست خود را پس از تاریخ مذکور ارائه داد.

جمهوری آلبانی یک دموکراسی پارلمانی است که بر پایه قانون اساسی که در سال ۱۹۹۸ اصلاح شد بنا شده‌است. انتخابات این کشور هر چهار سال یک‌بار برگزار می‌شود و در ژوئن ۲۰۰۲ آلفرد مویسیو به ریاست‌جمهوری برگزیده شد و جایگزین رجب میدانی گشت. سالی بریشا از اعضای پیشین حزب کمونیست آلبانی و رهبر حزب دموکراتیک، در انتخابات ژوئیه ۲۰۰۵ بار دیگر به قدرت رسید. سالی بریشا، نخست‌وزیر کنونی و رئیس‌جمهور پیشین آلبانی در هزاره جدید با هدف غلبه بر کمونیست‌ها پا به عرصه قدرت گذاشت. او با وعده وارد کردن آلبانی به ناتو و اتحادیه اروپا در انتخابات به پیروزی رسید. رئیس‌جمهوری کنونی آلبانی، بامیر توپی، در ژوئیه ۲۰۰۷ توسط پارلمان برگزیده شد.

اسکندربیگ
(۱۴۰۵–۱۴۶۸)

اسماعیل کمالی، قهرمان استقلال آلبانی (۱۹۱۲–۱۴)

زوگ آلبانی
رئیس‌جمهور (۱۹۲۵-۲۸)
و پادشاه (۱۹۲۸-۳۹)

انور خوجه
(۱۹۴۴–۱۹۸۵)

تقسیمات کشوری

کشور آلبانی به ۳۶ استان بخش شده‌است.

برخی از استان‌ها با هم تشکیل یک ناحیه می‌دهند. در آلبانی ۱۲ سامان وجود دارد. پایتخت آلبانی یعنی شهر تیرانا وضعیتی جدا و ویژه دارد.

اقتصاد

اقتصاد آلبانی بیشتر به کشاورزی و صادرات کروم متکی می‌باشد. آلبانی دارای منابع طبیعی هم‌چون معادن زغال سنگ و فلزاتی چون کروم، مس و نیکل است. مهمترین محصول کشاورزی کشور گندم است و کشاورزی یکی از شغل‌های پررونق آلبانی می‌باشد. آلبانی به لحاظ تولید کرومیت در جهان مقام سوم را دارا می‌باشد.

وجود کوهستان‌های زیاد، و هوای مناسب و درنتیجه چراگاه‌های سرسبز موجب رونق‏ دامپروری در این کشور گشته‌است، محصولات کشاورزی آن شامل غلات، نیشکر، توتون و سیب‏زمینی می‏ باشد. صنایع نساجی، چرمسازی، غذائی، فلزی، شیمیائی و الکتریکی در آلبانی استقرار یافته‌اند.

آلبانیایی‌ها به‌دلیل بیکاری و به منظور بهبود شرایط زندگی مهاجرت زیادی به دیگر کشورها می‌کنند. مرکز اصلی آلبانیایی‏های کاتولیک شهر دیترویت در آمریکا است که از اوایل سده بیستم، به تدریج شاهد مهاجرت آلبانیایی‏ها است.

تولید ناخالص داخلی این کشور ۱۹٫۷۶ میلیارد دلار است که ۲۱٫۷ درصد آن در بخش کشاورزی، ۲۰٫۳ درصد در بخش صنعت و ۵۸ درصد در بخش خدمات تولید می‌شود.

نیروی کار این کشور را یک میلیون و ۹۰ هزار نفر تشکیل می‌دهد که البته ۳۵۲ هزار مهاجر نیز در این کشور به عنوان نیروی کار مشغول فعالیت هستند. بر اساس آمارهای رسمی نرخ بیکاری در این کشور ۱۳ درصد است اما برخی منابع تا ۳۰ درصد هم گزارش کرده‌اند. یک چهارم جمعیت این کشور زیر خط فقر زندگی می‌کنند. نرخ تورم در این کشور سه درصد است.

فرآورده‌های صادراتی این کشور شامل منسوجات و پاپوش، آسفالت، آهن و سنگ آهن، نفت خام، سبزیجات، میوه و تنباکو است که به کشورهای ایتالیا (۶۷٫۷ درصد)، صربستان و مونته‌نگرو (۵٫۸ درصد) و یونان (۴٫۵ درصد) صادر می‌شود. واردات این کشور شامل ماشین‌آلات و تجهیزات، مواد غذایی، منسوجات و مواد شیمیایی است که از کشورهای ایتالیا (۳۲٫۱ درصد)، یونان (۱۷٫۷ درصد)، ترکیه (۸٫۱ درصد) و آلمان (۷٫۵ درصد) وارد می‌شود.

مردم

بیشینه مردم آلبانی از تیرهَ آلبانیایی هستند و به زبان آلبانیایی سخن می‌گویند که شاخه‌ای مستقل از زبانهای هندواروپایی است. گویشوران این زبان به دو گویش توسک (Tosk) و گگ (Gheg) سخن می‌گویند. در آلبانی اقلیتهایی از نژادهای یونانی، صرب، مقدونیایی، بلغار، بوسنیایی، ایتالیایی، ولاش و کولی زندگی می‌کنند.

دین

در مورد دین و مذهب مردم آلبانی آمار رسمی وجود ندارد اما دفترچه اطلاعاتی سازمان سیا درصد مسلمانان در این کشور را ۷۰ درصد و مسیحیان را ۳۰ درصد ذکر می‌کند. بنا بر این منبع در میان مسیحیان این کشور ۲۰ درصد ارتودکس و ۱۰ درصد کاتولیک رومی هستند. ریشه اسلام در آلبانی به دوره امپراتوری عثمانی باز می‌گردد. بیشینه مسلمانان آلبانی سنی مذهب هستند اما اقلیت قابل توجهی از آنان پیرو مذهب شیعه و از فرقه بکتاشیه می‌باشند.

محدودیتهای اعمال شده از سوی رژیم کمونیستی انور خوجه باعث سست شدن گرایش‌های دینی در میان مردم این کشور شده‌است.

فرهنگ

در دوره‏ معاصر، پس از عقب‌نشینی‏ عثمانی‏ها دو گرایش ملی در بین آلبانیایی‏ها شکل گرفت. یک گرایش‏ به دنبال زنده‌سازی ملی‌گرایی پیش از اسلام با ویژگی‏های مسیحی آن بود. گرایش دوم رویکردی به ملی‌گرایی پیش از اسلام داشت و بر هویت‏ ایلیری، مسیحی و اسلامی تأکید می‏ورزید. هویت ایلیری برای مسلمانان و مسیحیان ملی‌گرا مهم‏تر از دین بود.

 

کشور اسپانیا

اسپانیا

اسپانیا (به اسپانیایی: España) کشوری واقع در شبه‌جزیره ایبری در جنوب غربی اروپا و از اعضای اتحادیهٔ اروپا است. نام رسمی اسپانیا، پادشاهی اسپانیا و پایتخت آن، مادرید می‌باشد. این کشور در شمال با فرانسه و آندورا، در غرب با پرتغال، در جنوب با جبل‌الطارق و مراکش و هم‌چنین دارای مرزهای دریایی در شرق با دریای مدیترانه، و در غرب و شمال با اقیانوس اطلس است.

سرزمین اسپانیا با ۵۰۴٬۰۳۰ کیلومتر مربع مساحت، ۵۱امین کشور پهناور جهان و دومین کشور بزرگ اروپای غربی بعد از فرانسه است که شامل قسمت اعظم شبه‌جزیره ایبری، جزایر بالئارس، جزایر قناری، شهرهای سبته (Ceuta) و ملیله در شمال قارهٔ آفریقا و برخی جزایر دیگر واقع در مقابل سواحل این قاره و خود شبه‌جزیره‌است.

زبان رسمی این کشور اسپانیایی است که امروزه ۵۰۰ میلیون نفر سخنور دارد. [۱]

  •  

تاریخ

عصر باستان

قدیمی‌ترین ساکنان شبه‌جزیره ایبریا تشکیل دهندگان تمدّن‌های ایبری و باسکی بوده‌اند. در هزاره اول ق.م.، بخشی از اقوام سلت وارد مناطق شمال غربی شبه‌جزیره شدند. از آمیزش سلت‌ها و ایبرها هم، تمدن سلت‌ایبری در مناطق مرکزی به وجود آمد. در همین دوره، فنیقیان شهرهایی را در کرانه‌های مدیترانه و در سواحل اقیانوس اطلس در جنوب کشور بنیان گذاشته -مثل کادیس، مالاگا و غیره- و در آن‌ها صنعت را رونق دادند. یونانیان هم به قصد تجارت با مناطق داخلی به عمارت بنادری در کرانه‌های شمالی مدیترانه پرداختند.

در قرن سوم ق.م.، قرطاج برای دفاع از شبکه تجاری خود در برابر رم، وارد شبه‌جزیره شده و به استعمار مناطق ایبرنشین و سلت‌ایبرنشین پرداخت. مرکز قرطاجیان در شبه‌جزیره، بندر مهم قرطاج هدشت نوین (Cartagena ی کنونی) بود. طیّ جنگ‌های پونیک، که بین قرطاج و جمهوری رم به وقوع پیوسته است، شبه‌جزیره ایبری مرکز قشون‌کشی‌های کارتاژیان به سمت رم بود. بعد از دومین جنگ پونیک، رومیان تسخیر شبه‌جزیره را شروع کردند و این روند تا سال ۱۹ ق.م. ادامه داشته است.

با پیروزی رومیان، شبه‌جزیره ایبری جزو امپراتوری رم شد. روند رومی‌سازی زبانی، فرهنگی و اقتصادی در اواخر قرن دوم ق.م. شروع شد. اسپانیای کنونی نام و اکثر زبان‌ها و اساس شبکه جادّه‌های خویش را از این دوره به ارث برده‌است. عمق رومی‌سازی اسپانیا تا حدّی بوده‌است که سه تن از امپراتورهای رم (Traianus، Hadrianus و Theodosius I) و همین طور فیلسوف رواقی بزرگ سنکا (Lucius Anneus Seneca) و شعرای نامداری چون مارتیالیس (Marcus Valerius Martialis) و لوکانوس (Marcus Annaeus Lucanus) در این سرزمین به دنیا چشم گشودند.

اوّلین شواهد موجود، تاریخ رواج مسیحیت را در اسپانیا به قرن چهارم م. می‌رسانند. در سال ۳۸۰، امپراتور تئودوسیوس اوّل مسیحیت را دین رسمی کلّ قلمرو رم اعلام کرد.

سده‌های میانه

نمایی از مسجد قرطبه (دوران اموی)

در قرن پنجم میلادی، گروه‌هایی از اقوام ژرمانیک به اضافه‌ی یک قوم ایرانی به اسم الان‌ها امپراتوری رم را که به مرحله انحطاط خود رسیده بود تسخیر کردند. از این میان، قوم ویزیگوت در اسپانیا قدرت را به دست گرفت و سلسله پادشاهی‌ای تشکیل داد که قلمرو آن کلّ شبه‌جزیره و مناطق جنوب فرانسه را در بر می‌گرفت. مذهب آن‌ها، بر خلاف اکثر ساکنان اسپانیا که کاتولیک بودند، آریوئی بود تا این که در سال ۵۸۹ م. رکاردوس اول به مذهب کاتولیک روی آورد. ویزیگوت‌ها به کشور خودشان هیسپانیا می‌گفتند.

در سال ۷۱۱ م. هیسپانیا مورد حمله مسلمانان عرب و بربر، به رهبری طارق بن زیاد قرار گرفت و بعد از چند سال، تقریباً تمامی سرزمین‌هایش با اسم اندلس به صورت یکی از ولایات تحت سلطه‌ی بنی امیه دمشق در آمد. بعد از سقوط حکومت امویان دمشق، در سال ۷۵۶ م. یکی از آنها به اسم «عبدالرحمان داخل» موفق به تاسیس یک امارت مستقلِ از خلفای نوپای عباسی در قلمرو اندلس شد. تثبیت قدرت سیاسی این امارت و رقابت بین‌المللی با عباسیان بغداد و فاطمیان مصر باعث شد در سال ۹۲۹ م. عبدالرحمان سوم لقب خلیفه را اتخاذ کند.

دوره‌ی خلافت اموی، که اوج قدرت سیاسی مسلمانان در شبه‌جزیره‌ی ایبری به شمار می‌رود بعد از یک قرن تسلط با "فتنه اندلس" ختم یافت. اختلافات داخلی گوناگون به جنگ‌های داخلی و تشکیل امارت‌های جداگانه ملوک‌الطوایفی انجامید که سلطان برخی از آنها مسلمان بود و برخی دیگر در نیمه شمالی شبه‌جزیره تابع کلیسای رم بودند. تضعیف تدریجی امارات اسلامی باعث شد امارات مسیحی قلمرو خود را بسط بدهند و به مرور نیز متحد شوند. در قرن سیزدهم م.، شبه‌جزیره به پنج تا مملکت تقسیم شده بود: آراگون، ناوار، کاستیل یا همان کاستیا (به زبان اسپانیایی Castillaپرتغال و گرانادا که از این پنج تا تنها گرانادا تحت سلطه خداندان مسلمان بنی نصر بوده است.

در سال ۱۴۶۹ م.، اتحاد دو مملکت مسیحی کاستیا و آراگون با وصلت ایزابلای یکم کاستیا و فردیناند دوم آراگون متحقق شد. گسترش دامنه‌های تحت سلطه مسیحیان با تکمیل تصرف جزایر قناری توسط کاستیا در سال ۱۴۷۸ م. ادامه یافت، و بعد از آن نیز با امضای کاپیتولاسیون تحویل گرانادا در ۱۴۹۲ م. توسط ملک ابوعبدالله محمد دوازدهم، که طبق آن پادشاهان کاتولیک ایزابلا و فردیناند موظف رعایت دین اسلامی ساکنین گرانادا شدند. با تحویل گرانادا آخرین هسته سلطه اسلامی در شبه‌جزیره‌ی ایبری پس از ۷۸۱ سال از میان رفت. در همان سال٬ کریستف کلمب با سرمایه‌گذاری ملکه ایزابلا کاشف جهان نو شد و باز در همان سال نیز فرمانروایان کاتولیک دستور به ترک مذهب و گرایش به مسیحیت میا اخراج یهودیان از اسپانیا بعد از بیش از دو هزار سال سابقه حضور شبه‌چزیره ایبری. مدتی پس از اخراج یهودیان٬ مسلمانان نیز مجبور به ترک مذهب یا به خروج از اسپانیا شدند. برای تعقیب انحرافات از مذهب کاتولیک و تقیه‌ی یهودیان و مسلمانان٬ ملکه ایزابلا از سال ۱۴۸۰ م. دادگاه انگیزیسیون را تاسیس کرده بود. روند تمرکز قدرت در شبه‌جزیره با تصرف ناوارا توسط ملک فردیناند در سال ۱۵۱۲ ادامه یافت، که این امر باعث شکلگیری مرزهای اصلی اسپانیای کنونی شد.

عصر مدرن

اسپانیا در قرون جدید (۱۶ و ۱۷ م.) قوی‌ترین کشور استعمارگر جهان بوده‌است.

جنگ داخلی

حکومت اسپانیا تا۱۹۳۱ م. مشروطه بود و در آن سال به جمهوری تبدیل شد. در ژوئیه ۱۹۳۶ ارتش اسپانیا کوشید دولت جمهوری اسپانیا را ساقط کند. نتیجه این عمل جنگ داخلی بود که در آن ۳۰۰٬۰۰۰ نفر مردند. آلمان نازی و ایتالیای فاشیست به حمایت از ژنرال فرانکو و نیروهای ملّی گرایش پرداختند. اتّحاد جماهیر شوروی و بریگاد بین‌المللی در جبهه جمهوری خواهان می‌جنگیدند. در ۱۹۳۹ فرانکو در جنگ داخلی پیروز شد

ورود در نظام سیاسی اروپایی

امروزه حکومت اسپانیا مشروطه سلطنتی و پادشاه آن خوان کارلوس است.

کابینه زنانه

در سال ۲۰۰۸ نخست وزیر اسپانیا، خوزه لویس زاپاترو، دومین کابینه خود را که برای نخستین بار اکثریت را زنان تشکیل می‌دهند معرّفی کرد: ۹ وزیر زن در مقابل هشت مرد. رکورد جوان ترین وزیر تاریخ اسپانیا نیز در این کابینه با حضور بیبیانا آیدو، زن جوان ۳۱ ساله شکسته شد. در کابینه پیشین این نخست وزیر تعداد وزیران مرد و زن برابر بود. این حرکت برای اسپانیا که تا ۳۰ سال پیش از آن، در دوران فرانکو، مردان حقّ قانونی داشتند که در انظار عموم زن خود را کتک بزنند، حرکت بزرگی محسوب می‌شود.[۲]

وزیران این کابینه عبارتند از :

وزیران جدید

  • کریستینا گارمندیا، وزیر نوگرایی
  • میگل سباستیان وزیر صنعت
  • سلستینو کورباچو وزیر کار
  • بیبیانا ایدو وزیر مساوات
  • بئاتریس کوردور وزیر مسکن
  • کارمه چاکن وزیر دفاع

وزیران ابقا شده

  • النا اسپینوسا وزیر محیط زیست
  • الفردو پرس روبالکابا وزیر کشور
  • میگل انخل موراتینوس وزیر امور خارجه و همکاری
  • برنات سوریا وزیر بهداشت
  • سسار انتونیو مولینا وزیر فرهنگ
  • النا سالگادو وزیر مدیریت اجتماعی
  • ماریانو فرناندس برمخو وزیر دادگستری
  • مرسدس کابررا وزیر آموزش
  • ماریا ترسا فرناندس دلا وگا معاون اول نخست وزیر
  • پدرو سولبس همزمان معاون دوم نخست وزیر و وزیر اقتصاد [۳]

تقسیمات کشوری

بخش‌های خودمختار اسپانیا


اسپانیا ۱۷ بخش خودمختار دارد. از سوی دیگر کشور اسپانیا به ۵۰ استان نیز تقسیم شده است که به این ترتیب هر کدام از بخش‌های خودمختار خود به یک یا چند استان تقسیم گردیده‌اند. برای نمونه ناحیه اکسترمادورا از دو استان
کاسرس و باداخوس تشکیل شده است. علاوه بر این هر استان به تعدادی شهرستان تقسیم شده است و هر شهرستان به تعدادی دهستان. اسپانیا ۸۱۰۸ دهستان دارد.[۴]

پرجمعیّت ترین شهرها

هر دهستان اسپانیا به طور میانگین ۵٬۳۰۰ نفر جمعیت دارد، امّا دامنه تغییرات زیاد است. پرجمعیّت‌ترین دهستان اسپانیا مادرید با ۳٬۱۲۸٬۶۰۰ (۲۰۰۶) نفر جمعیّت است. در حالی‌که چندین دهستان نیز وجود دارند که جمعیتشان کمتر از ۱۰ نفر است. جدول زیر ده تا از پرجمعیّت‌ترین دهستان‌های اسپانیا را نشان می‌دهد.

اقتصاد

اسپانیا بزرگ‌ترین تولید کنندهٔ روغن زیتون در جهان است.

درباره ما
Profile Pic
سلام دوستان عزیز من محمد آقابراریان 14 ساله معروف به محمد واپر هستم امید وارم از وبلاگ من که در تاریخ 30 آبان تشکیل شد خوشتون بیاد ( فقط نظر یادتون نره ) خیلی خیلی ممنون.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما کدام بازیکن بهترین بازیکن فوتبال سال2012می شود
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 2
  • بازدید کلی : 80